از ابتدای تاریخ تا کنون محیطهای جنگی همواره در حال تغییر هستند. همگامی با این تغییرات نیازمند تحول لجستیک نظامی نیز می باشد. تغییرات در محیط نظامی را از چند دیدگاه می توان بررسی نمود.
از نقطه نظر تغییرات کلان میتوان به تغییر محیط ژئوپلتیک جهانی، روند جهانی شدن، افزایش تهدیدات فرا منطقه ای اشاره نمود که موجب ایجاد عملیاتهای برون مرزی، اتحادهای نظامی استراتژیک، عملیاتهای مشترک و چند ملیتی شده است.
از دیدگاه فنی نیز پیدایش تکنولوژیهای نوظهور، گسترش کاربرد فناوری اطلاعات منجر به ایجاد نسل جدید جنگهای مبتنی بر اطلاعات شده است.
از دیدگاه عملیاتی نیز افزایش قابلیت تحرک و سرعت نیروهای نظامی امروزی، که باید در صحنه های جنگی بسیار سخت و بعضا با امکانات محدود انجام شود از جمله تغییرات در محیطهای نظامی میباشد.
همراه با پاسخ به تغییرات در نیازهای نظامی، زنجیره های تأمین نظامی نیز در حال تکامل و پیشرفت میباشند. امروزه متخصصین لجستیک باید با چالشهای پشتیبانی محیطهای نوین جنگی به صورت سریع، منعطف و دقیق همراه شوند. بروز چنین شرایطی منجر به پیدایش مفاهیمی مانند تحول در لجستیک نظامی(Army’s Revolution in Military Logistics) (RML) شده است. استقرار سریع نیروها، چابکی لجستیک، لجستیک توزیع محور، لجستیک عملکرد محور، لجستیک بهم پیوسته، قابلیت مشاهده کامل و لجستیک انتظاری از جمله اصول تحول در لجستیک نظامی(RML) هستند که در ادامه این مطلب معرفی میشوند.
توانایی انتقال و استقرار سریع نیروها در میدانهای جنگ آینده بسیار ضروری است. حفظ توانایی عملیاتی تا حد زیادی به توانایی پیاده سازی، استقرار و آرایش نیروهای جنگی و واحدهای کمکی دارد. استقرار صحیح نیروها علاوه بر ایجاد بازدارندگی در میدان جنگ، امکان انعطاف پذیری و واکنش سریع به همراه دارد. بهبود وضعیت و تواناییهای استقرار از سوی دیگر نیازمند تسهیلات متعدد مانند سیستم حمل و نقل دریایی، هوایی و سیاستهای مناسب مانند ذخیرههای موجودی میباشد. علاوه بر این، یکی از مهمترین مشخصهها در استقرار صحیح نیروها، وضعیت پشتیبانی و نگهداری آنهاست. استقرار و جابجایی سریع نیروها ارزشی نخواهد داشت، اگر شرایط نگهداری نیروها در سطوح بالای آمادگی وجود نداشته باشد.
یکی از راهکارهای پیشنهادی در این زمینه، ترکیب تصمیمات مرتبط با استقرار و تصمیمات مرتبط با پشتیبانی است. به طور سنتی بین اعزام نیروها به مناطق عملیاتی و فرستادن آنها به میدان جنگ (استقرار) و تأمین ملزومات مورد نیاز نیروهای عملیاتی در انبارهای مرکزی و توزیع آنها در اختیار نیروهای در حال عملیات (پشتیبانی) فاصله وجود داشته و به صورت جداگانه انجام میشدند که اکنون بایستی به فرایند یکپارچه تبدیل شوند.
به عنوان مثال یکی از مشخصه های مهم در قابلیت تحرک نیروها وجود مقدار کافی پشتیبانی[۲] است. یکی از استراتژیهای کاهش تلفات انسانی در میدانهای جنگ کاهش تعداد نیروهای در معرض خطر میباشد، که معمولا کاهش نیروهای لجستیکی از گزینه های مهم در پیاده سازی این استراتژی است. البته کاهش نیروهای لجستیکی مستقیما بر کیفیت پشتیبانی نیروهای نظامی در میدان جنگ موثر است. تعیین مقدار کافی از حضور لجستیکی در عرصه های جنگی نوعی توازن بین سطح توانایی عملیاتی و محافظت از نیروها میباشد. باید برای حفظ توازن به این نکته توجه نمود که وظیفه لجستیک توانمندسازی نیروهای جنگی است، نه اینکه سیستمهای لجستیک و زیرساختها و ملزومات آن بار اضافی به نیروهای عملیاتی اضافه نماید.
تحول لجستیکی به چابکی در جنبه های مختلف نیاز دارد. در میدانهای جنگ امروزی که بیش از پیش بزرگ، پراکنده و سریع شده است، فعالیتهای پشتیبانی لجستیکی باید همگام با نیروهای نظامی، سریع، منعطف، چابک و مورد اطمینان باشد. به منظور همگامی با تقاضاهای بسیار متغیر و اختلالات احتمالی، سیستم لجستیک میبایست دسترسی منعطف و سریع به طیف وسیعی از منابع تأمین تجاری داشته باشد. سیستم لجستیک چابک همچنین در طراحی، ساخت و به تولید رساندن سیستمهای پیشرفته و بسته های مدرن شده تسلیحات و تجهیزات نیز حیاتی است که در پی ارضای نیازهای جدید نظامی میباشد.
لجستیک نظامی میبایست از سه بعد ساختاری، فیزیکی و فرهنگی چابک باشد تا بتواند با نیازهای پشتیبانی پویای نیروهای پر تحرک و منعطف هماهنگ شود.
چابکی ساختاری به یکپارچگی کلی بخشهای نظامی و همکاری گروههای پشتیبانی از سایر بخشهای خدمات، متحدین و شرکای نظامی در صنعت برای یک عملیات خاص اشاره دارد. گروه گرایی و سازماندهی وظایف از مهارتهای کلیدی در چابکی ساختاری است. گروههای وظیفه لجستیکی میبایست قادر به تغییر اندازه باشند، درحالیکه تخصصهای مختلف را پوشش میدهند.
چابکی فیزیکی به نیاز پیاده سازی، بهره برداری و قابلیت تبدیل سازوکارهای عملیاتی در سیستم لجستیک اشاره میکند. به منظور همگامی با نیروهای متحرک و یک گام پیش بودن از تسلیحات دوربرد دشمن، واحدهای لجستیک و اعضای شبکه لجستیک میبایست قادر به جابجایی سیستمها، تجهیزات و تغییر خط مشیهای توزیع باشند. یکی از ملزومات چابکی فیزیکی حفظ توانایی عملیاتی مبتنی بر جریان پیوسته اطلاعات بین بخش لجستیک و نیروهای عملیاتی است.
چابکی فرهنگی نیز به سبک تفکر مدیران لجستیک اشاره دارد که باید به چندین مرحله جلوتر بیندیشند.
لجستیک توزیع محور یک اقدام بنیادی در فعالیتهای لجستیکی آینده است. هسته اصلی تحول در لجستیک نظامی را میتوان حرکت از سیستم سنتی لجستیک تأمین محور[۴] به لجستیک توزیع محور[۵] بیان نمود. لجستیک توزیع محور به دنبال کاهش کمیت لجستیکی از طریق افزایش سرعت لجستیکی میباشد. در لجستیک توزیع محور که نماینده رویکرد جدیدی در کسب و کار است، سرعت و بزرگی جریان معمولا با هم تعدیل میشوند، به طوری که سطوح بالای موجودی جای خود را به مدیریت دقیق جریان مواد میدهد. مشخصه اصلی لجستیک توزیع محور با حرکت صحیح موجودی تعریف میشود. توزیع سریعتر و با تکرار بیشتر اجازه میدهد تا موجودیهای در حال نگهداری کاهش یابند. لجستیک توزیع محور ساختاری پیش بینی گرا دارد که پیش از صدور درخواست بر اساس برآوردها مواد مورد نیاز را به جریان در آورده است.
راهکارهای عملی پیاده سازی لجستیک توزیع محور را میتوان در موارد زیر بیان نمود.
استفاده از سیستمهای هوشمند در تسریع وظایف مرتبط با بارگیری، انتقال و تخلیه مواد. مانند سیستمهای بارگیری و تخلیه هوشمند، قرارگاه های دریایی و هوایی، سیستمهای مخابراتی ماهواره ای و فناوریهای تشخیص خودکار مانند RFID. لازمه لجستیک توزیع محور سیستم دستیار تصمیم یکپارچه ای است که برای نیروهای نظامی و لجستیکی امکان مشاهده آنلاین اطلاعات به هنگام و دقیق لجستیکی را فراهم میکند.
در گزارشهای تحقیقاتی نیروهای نظامی تلاش جدی به منظور توسعه قابلیتهای دریافت اقلام تأمین شده در نقاط عملیاتی مشاهده میشود. به عنوان نمونه استفاده از مراکز تخلیه هوایی و یا استفاده از تخلیه دریایی[۶] از راهکارهای پیشنهادی است.
شامل استفاده از رهیافتهای غیرنظامی تجربه شده، بازبینی تاکتیکها و رویه های فعلی توزیع، آموزش سربازان و فرماندهان جنگی و استفاده از ساختارهای اطلاعاتی و تسهیلات لجستیکی مورد نیاز برای پشتیبانی مداوم لجستیکی از عملیاتهای مختلف و پراکنده میباشد.
استفاده از محمولههایی که برای پشتیبانی از مشتریان مشخصی تهیه شده و بر اساس نیازهای آنها تنظیم شدهاند، میتواند موجب کاهش نیازمندیهای انتقال مواد و تسهیل توزیع دقیق مواد تأمینی به واحدهای جنگی شود.
تحویل مستقیم مواد تأمینی به واحدهای جنگی و تنظیم سرعت توزیع محمولهها با سرعت حرکت نیروهای نظامی از جمله اقدامات در این زمینه میباشد. استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین نیز در این زمینه موثر است.
اغلب سیستمها و تجهیزات با اجزاء مدولار ساخته میشوند که به دلیل یکسان بودن ساختار، نیازمندیهای نگهداری و پشتیبانی آنها را تسهیل مینماید.
طراحی مدولار سیستمها به نوبه خود تعمیر و نگهداری را به دو سطح تقسیم میکند: تعمیر در خط مقدم (میدانی)[۷] و خطوط پشتیبانی. تعمیرات میدانی با استفاده از تعویض قطعات معیوب بر بازگشت سریع سیستمها به میدان جنگ گرایش دارد. تعمیرات در خطوط پشتیبانی نیز بر تعمیر اساسی اقلام اصلی متمرکز است تا آنها پس از تعمیر مجددا به سیستم تأمین بازگردند.
هدف لجستیک عملکرد محور ایجاد سیستمی است که قابلیت اطمینان مورد نیاز نیروهای نظامی را داشته باشد. لجستیک عملکرد محور به این معناست که کلیه ساختارها و تجهیزات موجود در لجستیک (مانند سیستمهای تسلیحاتی) از قابلیت اطمینان بالاتری برخوردار بوده، به صورت کاراتر و با استفاده از منابع کمتر نگهداری شوند و با هزینه کمتری نیز قابل پشتیبانی باشند. از جمله مؤلفه های اصلی موفقیت لجستیک عملکرد محور میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
– مدل سازی لجستیک به منظور بهبود برنامه های لجستیکی و تعیین نیازمندیهای لجستیکی انجام شود.
– مشارکت صنعتی – نظامی برای بهره برداری از تواناییهای شرکتهای خصوصی در تولید سیستمهایی با قابلیت اطمینان بیشتر توسعه یابد.
– برنامه ریزی منابع سازمانی برای ایجاد ساختار واحدی مورد استفاده قرار گیرد که فرایندهای کسب و کار را یکپارچه نموده و داده های لجستیک، مالی و تدارکات و توزیع را ترکیب میکند.
– مدیریت چرخه عمر[۹]، برای افزایش قابلیت اطمینان و پایداری در سیستمها استفاده شود که منجر به کاهش هزینه های طول عمر و افزایش آماد خواهد شد.
سیستم لجستیک بهم پیوسته تمام بخشهای لجستیک را در شبکه ای از اقدامات یکپارچه و آگاهیهای مشترک متناسب با موقعیت آن بخش مرتبط مینماید. اگرچه تدوین سیستم لجستیک بهم پیوسته ریشه در فناوری اطلاعات دارد، اما فراتر از یک سیستم یکپارچه اطلاعاتی محسوب میشود. در واقع رویکردی جدید در کسب و کار است که نقش حیاتی در پیاده سازی لجستیک متمرکز و لجستیک توزیع محور دارد. لجستیک بهم پیوسته بستری است که سایر اقدامات بهبودی لجستیکی در آن تعریف میشود.
یک نمونه از راهکارهای اولیه ایجاد سیستم لجستیک به هم پیوسته دخالت کارشناسان لجستیک در برنامه ریزیهای فرماندهان نظامی میباشد. با تعامل نزدیکتر بخش لجستیک با نیروهای عملیاتی و فرماندهان نظامی، نیازمندیها به صورت شفافتری مشخص شده و فرایند های لجستیکی نیز از وضوح بیشتری برخوردار میشوند. به این ترتیب پیش بینی تقاضاها بهتر میشود. امروزه متخصصین لجستیکی یا نمایندگان آنها در مراکز فرماندهی عملیاتی حضور دارند. این موضوع منجر به تعامل بهتر، ارتباطات بیشتر، آگاهی به موقع برنامه ریزیهای عملیاتی، و برنامه ریزی، طراحی، استقرار و توزیع بهتر سیستمهای لجستیکی میشود.
فرایندهای کلیدی که در بستر سیستم لجستیک بهم پیوسته قابل انجام هستند عبارتند از:
مدیریت آماد: مدیریت آماد نیاز به متخصصین ماهر لجستیک دارد تا در بستر سیستم لجستیک بهم پیوسته برنامههای نیروهای نظامی را پیگیری نموده، اطلاعات را از وضعیت نیروها کسب نمایند، درباره نیازهای آتی پیش بینی کرده و امکان پذیری پشتیبانی از عملیاتهای آتی با تجهیزات فعلی را بررسی نمایند.
مدیریت توزیع: از سیستم لجستیک بهم پیوسته استفاده میکند تا تجهیزات را به نقطه نیاز انتقال دهد.
مدیریت تجهیزات: از سیستم لجستیک بهم پیوسته استفاده میکند تا تجهیزات موجود را با نیازها تطبیق دهد، کمبودهای کلی تجهیزات را شناسایی نماید و سپس با دولت و صنعت ارتباط برقرار نماید تا تجهیزات اضافی در اختیار بگیرد.
سیستمهای تجارت الکترونیک: چرخه تدارک مواد از تعیین نیازها تا خرید و پرداخت یکی از زمینههایی است که سیستم لجستیک بهم پیوسته به سیستمهای تجارت الکترونیک نیاز پیدا میکند.
دو برنامه سیستم پشتیبانی جنگی جهانی[۱۱] و بخش نیروی زمینی آن GCSS-Army گامهای ابتدایی برای رسیدن به سیستم لجستیک بهم پیوسته بوده و آغازی برای تحقق بخشی به RML محسوب میشوند.
یکی از راهکارهای مدرن سازی سیستمهای لجستیک استفاده از فناوریهای جدید به منظور افزایش قابلیت مشاهده جریان مواد میباشد. TAV داده های سنسورها و رویدادهای کلیدی در جریان مواد را ثبت و پیگیری مینماید و به مدیران لجستیک مکان و وضعیت مواد در زنجیره تأمین را نشان میدهد. بهبود قابلیتهای TAV در زنجیره تأمین موجب افزایش پویایی و سرعت عمل میشود.
یکی از راههای پیاده سازی TAV استفاده از فناوری RFID میباشد که تمامی محمولهها از نوعی از تجهیزات ردگیری الکترونیک مانند بارکد یا RFID بهره میگیرند.RFID یک تکنولوژی فعال ساز میباشد که به متخصصین لجستیک اجازه میدهد تا اطلاعات خود درباره تجهیزات را هماهنگ و یکپارچه نماید. وزارت دفاع آمریکا پیچیدهترین کاربر Active RFID است که بیش از یک دهه تجربه در استفاده از این فناوری داشته و گستردهترین شبکه RFID را در جهان داراست. در آغاز سال ۲۰۰۵، تأمین کنندگان وزارت دفاع ملزم شدند تا passive RFID را بر محمولههایی که به مرکز توزیع دفاع[۱۳] کالیفرنیا و پنسیلوانیا ارسال میشد، نصب نمایند. تکمیل پروژه در سایر محمولهها و مراکز نیز در مراحل بعدی دنبال شد که نهایتا تا سال ۲۰۰۸ به طور کلی پیاده شد. RFID یک فناوری پایه ای در راه رسیدن به چشم تحول در لجستیک نظامی(RML) است.
در ادامه مثالی از کارکردTAV در یک سیستم لجستیک توزیع محور بهم پیوسته ارائه میشود. یکی از واحدهای نظامی درخواستی برای یک قطعه صادر میکند. مدیر سیستم لجستیک بنا بر قابلیت پیش بینی کننده سیستم لجستیک توزیع محور مقداری از قطعه را با توجه به نیاز پیش بینی شده کل واحدهای نظامی در مراکز نگهداری سیستم توزیع ذخیره نموده است. با تخصیص قطعه به واحد مورد نظر، مدیر مواد به طور خودکار تقاضایی در زیرسیستم مدیریت توزیع سیستم لجستیک بهم پیوسته صادر میکند. قطعه مورد نظر مسیر خود را در سیستم توزیع پی میگیرد تا زمانی که به نزدیکترین هاب[۱۴] به واحد سفارش دهنده میرسد. در آنجا نیز به هواپیمای بدون سرنشین لجستیک برنامه پرواز داده میشود که علاوه بر مکان نیروها، نقطه تحویل و مسیر پرواز مشخص شده است. بر اساس آخرین اطلاعات از محل متغیر واحد درخواست کننده، قطعات درUAV بارگذاری و در نقطه استقرار واحد تخلیه میشود.
به این ترتیب در کلیه مراحل امکان مشاهده کامل تجهیزات وجود خواهد داشت. این مثال زنجیره تأمین پیشرفته ای را نشان میدهد که از ویژگیهای سیستم لجستیک توزیع محور پیروی کرده و دارای مکانیسمهای توزیع هوشمند و سیستم لجستیک بهم پیوسته میباشد
لجستیک انتظاری از فناوری، سیستم اطلاعاتی و رویههایی برای تخمین و اولویت بندی نیازمندی مشتریان استفاده میکند و پشتیبانیهای لازم را بر اساس تخمینهای صورت گرفته فراهم میآورد. لجستیک انتظاری دارای دو هدف عمده است:
به عنوان نمونه سیستمهای اطلاعاتی امکان آگاهی آنلاین از وضعیت فعلی مهمات، تخمین خرابی تجهیزات، مکان گروههای نظامی و ارتباطات دوطرفه را فراهم میآورد که منجر به سیاستهای بازپرسازی مناسبتر، تلاشهای تعمیرات و نگهداری دقیقتر و سطح موجودی کمتر از تجهیزات میشود.
یکی از مشکلات در عملیات آزادی عراق مساله مسافتها بوده است. برنامه های پشتیبانی احتمالی برای نیروهای نظامی باید قبل از وقوع نیازها اتخاذ شوند، به عبارت دیگر تقاضای البسه، تجهیزات پزشکی، مواد غذایی، سوخت و مواد ساختمانی پیش از استقرار نیروها باید مشخص شود. به این ترتیب نیاز به موجودیهای کلان و یا همراهی موجودیها با نیروهای در حال حرکت کاهش مییابد، که ضمن کاهش ریسکهای احتمالی از دست رفتن موجودیها منجر به افزایش کارایی و کاهش هزینه های لجستیکی میشود.
اگرچه در مقابل میبایست برنامه ریزی برای تأمین نیازهای لجستیکی با فعالیتهای نیروهای نظامی هماهنگ شده و حتی از آنها پیشروتر باشد. چه بسا برخی اقلام تأمینی مانند اقلام حفاظتی و ساختمانی پیش از استقرار نیروها در مکانی مشخص مورد نیاز باشد.
[۱] Rapid Force Projection
[۲] Adequate Logistics Footprint
[۳] Logistic Agility
[۴] Supply Based Logistic
[۵] Distribution Based Logistic
[۶] Seaport Of Debarkation (Spod)
[۷] Field Repair
[۸] Performance Based Logistics
[۹] Life Cycle Management
[۱۰] Seamless Logistic Systems
[۱۱] The Global Combat Support System (Gcss)
[۱۲] Total Asset Visibility (Tav)
[۱۳] Defence Distribution Center
[۱۴] Hub
[۱۵] Anticipatory Logistic
نام : | |
ايميل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر را وارد کنید: | |
آدرس: تهران -شهرک غرب- بلوار خوردین- خیابان هرمزان- خیابان پیروزان جنوبی- نبش کوچه پنجم- ساختمان مرکز مطالعات و پژوهش های لجستیکی
تلفن تماس: 88369725-021 | 88091077-021 | 88094733-021
دورنگار: 88086788
رایانامه: lsrc@ihu.ac.ir
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دانشگاه جامع امام حسین(علیه السلام) می باشد.